ماجرای سخنرانی امام خمینی که نادر طالبزاده را متحول کرد
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۵۹۳۶
نادر با شنیدن سخنرانیهای امام خمینی، با انقلاب آشنا و دلبستهاش میشود. خود او میگوید: «من همیشه به این فکر بودم که ایران چگونه میتواند متحول شود.» - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگر بخواهیم زندگی شخصی و کارنامه رسانهای 44 ساله نادر طالبزاده را ببینیم، باید زاویه دوربین را بارها تغییر دهیم؛ چراکه اگر اغراق نباشد باید در دالانی هزارتو همراهش سفر کرد تا بتوان عمق شخصتیش را شناخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مغناطیس انقلاب خمینی کبیر
10 سال از اقامت و تحصیل نادر ـ از 16 تا 26 سالگی ـ در آمریکا میگذرد که طوفان انقلاب، ایران را درمینوردد و نادر آمریکا را رها کرده و راهی مرکز طوفان میشود. اقامت 10 ساله در آمریکا و تحصیل در رشته سینما میتوانست از نادر روشنفکری جدا از مردم، میهن و دغدغههای آنها بسازد؛ اما ریشههای او قویتر از آن بود که در سراب ینگۀ دنیا غرق شود. او در این باره میگوید: «پدرم ـ سرتیپ منصور طالبزاده ـ مهمترین نقش را در این موضوع دارد. من در سال 1343 و قیام بزرگ عشایر جنوب، در 10 سالگی شاهد یک حادثه مهم و تاریخی بودم. پدرم با اینکه افسر وفادار و وطنپرستی بود، تن به ظلم نداد و در مقابل شاه قرار گرفت و به همین دلیل خانهنشین شد. از سال 1344 به بعد این موضوع برایم به یک الگو تبدیل شده بود که یک فرد در آن زمان و با آن موقعیت، چنین کار بزرگی را انجام میدهد.»
نادر با شنیدن سخنرانیهای حضرت امام(ره)، با انقلاب آشنا و دلبستهاش میشود. خود او میگوید: «من همیشه به این فکر بودم که ایران چگونه میتواند متحول شود. وقتی سخنان امام خمینی(ره) و صدای ایشان در مطبوعات آمریکایی برای اولین بار و چند ماه قبل از آمدن ایشان به پاریس را شنیدم، بسیار متأثر شدم و فهمیدم الآن زمانی است که میتوانم به ایران کمک کنم. آن زمان شاهد یک دوره تاریخی در امریکا بودم که نمیدانستم آمریکا با ایران چه خواهد کرد و یک تجربۀ شهودی سلوکی داشتم. درست سه ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمدم و با خبرگزاریهای مختلف از جمله سیبیاس امریکا، که یکی از مهمترین شبکههای خبری آن کشور است، کار کردم. این هم خطّ امام بود که همه کمک کنیم تا اخبار انقلاب به گوش جهانیان برسد. بلافاصله پس از 22 بهمن 1357 از سیبیاس بیرون آمدم و به همراه چند تن از دوستان دیگر، یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجوز روزنامۀ تهران تایمز را گرفتیم و آن را تأسیس کردیم.»
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمجدایی از رسانههای امریکایی
طالبزاده در نخستین تجربههای حرفهای خود، مستندهای نیمهبلند با عنوان «خوزستان» و «واقعیت دربارۀ گروگانگیری سفارت آمریکا» را برای شبکۀ سیبیاس تولید کرد. نوع نگاه حقیقتگرای طالبزاده به ماجرای گروگانگیری چندان به مذاق آمریکاییها خوش نیامد؛ همچنانکه روحیۀ انتقادی وی به جریان جنگستیزانۀ آمریکا کمکم سبب قطع همکاری او با رسانههای آن کشور شد. او از نخستین چهرههایی بود که در همان اواخر دهۀ 50، رسانههای این کشور را به جهت داشتن خاص، در مورد برداشتهای سیاسی و اجتماعی از ایران متهم کرد و علیرغم روابط بسیار خوبی که با خیلی از بنگاههای خبری و رسانهای آمریکا داشت، تمرکز خود را بر فعالیت در داخل کشور قرار داد.
جنگ، آشنایی با آوینی و منظومۀ فکریاش
با شروع جنگ، به پشتیبانی جنگ ـ جهاد ـ رفت و رانندۀ بولدوزر شد. در والفجر4 مجروح شد.
در سال1360 به عنوان مأمور صداوسیما به جبهه اعزام شد و در همین بازۀ زمانی با سید مرتضی آوینی آشنا شد. طالبزاده میگوید: «آشنایی من با مرتضی از فیلمهایش، مجموعه کارهای تلویزیونی جهاد و روایت فتح آغاز شد؛ یعنی قبل از اینکه خودش را ببینم، کارهایش را دیدم. من سال 1357 از آمریکا آمدم و فیلمهای "ترکمنصحرا"، "خانگزیدهها"، "حقیقت" و... را که مرتضی در سالهای اولیۀ انقلاب ساخته بود، به مرور زمان دیدم و از طریق این آثار با آوینی آشنا شدم. حس
میکردم این فیلمها زندهاند.»
طالبزاده از طریق تلویزیون به جبهه رفت و مستند «شوش و شهر شهیدان قرآن» در مورد لشکر 21 حمزه قبل از عملیات فتحالمبین را ساخت. او در سال 1362 طی عملیات آبی ـ خاکیِ خیبر، مستند «والعصر» را تولید کرد. این فیلم که به ماجرای پروژۀ عظیم مهندسی جنگ، یعنی احداث جادۀ سیزدهکیلومتری سیدالشهدا(ع) در دل مردابهای هور میپرداخت، سال 1363 به نمایش درآمد. نمایش این فیلم، فتح بابی شد برای آشنایی نزدیک و صمیمانۀ او با شهید آوینی. او نحوۀ همکاری با شهید آوینی را اینطور توصیف میکند: «من توفیق همکاری مستقیم با شهید آوینی را بعد از جنگ پیدا کردم و مستندهای "خنجر و شقایق" و "ساعت 25" زیر نظر ایشان ساخته شد.
"ساعت 25" نامی بود که مرتضی آوینی برای مستندی که در 10 قسمت، آغاز فروپاشی امریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر میکشید، انتخاب کرد. آوینی، حکیمی بود که من در آن روزها هفتهای چند بار او را میدیدم. آن موقع هیچکس او را نمیشناخت و خودِ او هم اهل ظاهر شدن و خودنمایی نبود و این برای من یک فرصت بود که از نزدیک ایشان را میدیدم؛ اما بعد از شهادتش همه او را شناختند.» در واقع طالبزاده شاگردِ به روز شدۀ آوینی بود. هم فرنگ را با همۀ رنگ و لعابش در روزهای جوانی مشاهده کرده بود، هم ارتباط خوبی با فیلمسازان و اندیشمندان غربی داشت، و هم اینکه سینمای مستند را با تعاریف جدید و به روزشدهاش میشناخت.
پایان جنگ و کادرسازی در جبهۀ انقلاب
بعد از پایان جنگ، طالبزاده حضور رسانهای خود را قویتر کرد و تلاشهای بسیاری به عمل آورد تا با تلفیق مشاهدات خود از جنگ و سیاست آمریکایی، به تولید آثار سینمایی بپردازد که در این مسیر با سنگاندازیهای بسیاری مواجه شد. در اواخر دهۀ 60 و ابتدای دهۀ 70، در قالب خبرنگار به جنگ بوسنی اعزام شد و با ارشادهای شهید آوینی، مستند 10 قسمتی «خنجر و شقایق» را تولید کرد، که در آن زمان به یکی از مستندهای پرتماشاگر و بحثبرانگیز تلویزیون تبدیل شد. پس از این اتفاق، طالبزاده مستند «بیداری خاموش» را به تولید رساند؛ تجربهای در مورد جانبازان شیمیایی که در آن برای نخستین بار به موضوع غرامت جنگ و پشت پردۀ اتفاقهایی در ارتباط با تأمین گاز خردل عراق و کشورهای جنایتکار در این حوزه، پرداخته شد.
او در دهۀ 70، تمرکز بیشتری روی تربیت نسل مستندساز داشت و در این مسیر علاوه بر شیفتگان مستند حقیقی در داخل کشور، به آموزش گروهی از جوانان لبنانی نیز مشغول شد. در دهۀ 80 نیز که مستندسازی در ایران آرامآرام در حال پوستاندازی و پیدا کردن سر و شکل جدیدی با آدمهای غیرتکراری بود، طالبزاده نقش بسزایی در معرفی مستندسازان جوانِ آن آروزها داشت؛ چهرههایی که از دل آنان افراد خوبی بیرون آمدند تا جریان جدیدی از مستندسازی را در ایران رقم بزنند. او همچنین در اوایل دهۀ 80، مهمترین فیلم کارنامۀ خود، یعنی «بشارت منجی» را جلوی دوربین برد؛ فیلمی که به گفتۀ خودش قرار بود با همکاری شهید آوینی به تولید برساند.
«بشارت منجی» خیلی زود سروصدای بسیاری به پا کرد و در دَهها کشور به روی پرده رفت و جوایز بسیاری از جشنوارههای مختلف جهانی دریافت کرد. موفقیت «بشارت منجی» تولید کار بعدی طالبزاده را فراهم کرد و «مسیح» عنوان فیلمی بود که روایت اسلامی از درگذشتِ حضرت مسیح(ع) را بازگو کرد و به همین دلیل با بازخوردهای متفاوتی در سطح جهان مواجه شد. او همچنین مستند «رنسانس در رنسانس» را ساخت که به پنج زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است. این مستند دربارۀ چگونگی انتقال علم در قرون وسطی از مسلمانان به غربیهاست. در این مستند، این سؤال مطرح شده که: چگونه علم از دست مسلمانان به دست اروپاییان افتاد؟ طالبزاده برای ساخت این مستند، به سیسیل ایتالیا رفت و با بسیاری از دانشگاهیان و دانشمندان رُمی صحبت کرد.
فعالیتهای ضدآمریکایی
طالبزاده برای تهیۀ مستند «امریکا شمارش معکوس»، سفری پنجماهه به امریکا هم انجام داد و با صد تن از دَه ایالت مصاحبه کرد که ماحصل آن، مستندی هفتصد دقیقهای شد. «گری سیک»، مشاور امنیتی ریگان و کارتر، یکی از مشهورترین چهرههایی بود که در برابر دوربین طالبزاده آمد و مصاحبه کرد. اینکه چهرهای در این سطح امنیتی در برابر دوربین یک مستندساز ایرانی نشسته و سیاستهای رؤسای جمهور امریکا را زیر سؤال برده باشد، خیلی عجیب است!
«ما آنجا بودیم» مستندِ دیگرِ او دربارۀ آمریکاست که با محوریت 11 سپتامبر با مردم، کارشناسان، تحلیلگران و شاهدان عینی این حادثه گفتوگو کرد و به دنبال کشف نقش مسلمانان و صهیونیستها در این واقعه بود.
طالبزاده در ابتدای دهۀ 90، بانیِ حرکتی بزرگ شد و یک کنفرانس جهانی با عنوان «افق نو» را پایهگذاری کرد؛ کنفرانسی که طی آن افراد مطلع و آگاه از سیاستهای امریکایی، به افشای حقایق میپرداختند. این سلسله کنفرانسها حسابی آمریکاییها را خشمگین کرد؛ تا جایی که برای برخی از مدعوین این کنفرانس، مجازاتی از جمله 20 سال زندان، تحریم، ممنوعالخروجی و جریمۀ مالی سنگین در نظر گرفت.
«جشنوارۀ عمار» از دیگر برنامههایی بود که طالبزاده آن را پایهگذاری کرد و در طول یازده دوره برگزاری، به عنوان دبیر این رویداد مطرح بود.
سکانس آخر؛ آرامش ابدی در کنار آوینی
کارنامۀ فعالیتهای طالبزاده مملوء از مجاهدتها و کوششهایی است که نشان از تلاش مضاعف او در مسیر تنویر افکار عمومی دارد و به شیرینی حقیقت و مبارزه با استبداد، مزین شده است. ویژگی شخصیتی منحصر به فرد او در شناخت غرب و آمریکا فرصتی را مهیا ساخت تا ابعاد و گسترۀ فعالیتهای فرهنگیاش در ابعاد بینالمللی تأثیرگذار و شاخص باشد. طالبزاده همواره به دنبال گره زدن جریان انقلاب اسلامی به جریانات جهانیِ ضداستعماری و ضداستکباری با هدف گستردهتر کردن این جبهه بود.
نادر مثل بسیاری از رجعتکنندگانِ از فرنگ که در همان جوانی و بعضاً با مدارک تحصیلیِ ناقص و تکمیل نشده، به پستهای مدیریتی بالا رسیدند و بعداً هم تکنوکرات، کارگزار و فلان و بهمان شدند، عمل نکرد و با وجود تسلط به زبان خارجی و تحصیلات و سابقۀ کار خارج از کشور، به کنج امن اتاقهای مدیریتی نرفت و راه جبههها را در پیش گرفت، تا دین و تعهدی را که در خود به انقلاب و مردم احساس میکرد، ادا کند. او نه تنها هیچگاه دنبال میزهای عافیتدار و نانهای چرب و مزایای آنچنانی نبود، که حتی در سال 1368 در اقدامی عجیب، اموال پدریاش را که خود او در آن ساکن بود، مصادره کردند و تا آخرِ عمر مستأجر بود و حتی توصیۀ رهبر انقلاب برای مساعدت در بازگرداندن اموال پدری هم توسط مسئولان امر نادیده گرفته شد!
اجازه دهید طور دیگری بیان کنم؛ بعضی از شخصیتها جلوتر از زمان خود هستند که شاید با گذر زمان و تندباد حوادث، ارزش و عیار آنها آشکار شود؛ همچون سید مرتضی آوینی که در زمان حیاتش قدر و منزلتش را ندانستند و یا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که دشمن او را به ما شناساند، که در چنین دورانی هنوز انسانهای پاک و وارستهای حضور دارند. نادر طالبزاده نیز از جنس همین انسانها بود. او هم مثل دوست گرمابه و گلستانش، شهید آوینی، مورد حسادت و غضب برخی از افراد بود، تا جایی که بعد از حیاتشان نیز، دست از تخریب چهرۀ آنها برنمیدارند. با همۀ این اوصاف، چیزی که طالبزاده را با بقیه متفاوت کرد، شناخت دقیقی بود که او از رسانه داشت.
کسی که آموزش داد: «اگر جایی قدرت سختافزاری ضعیفتری نسبت به طرف غربی دارید، حتماً چشم اسفندیاری وجود دارد که شما آن را ندیدهاید و فقط کافی است کمی بیشتر جستوجو کنید؛ حتی در دل دشمن هم کسانیاند که مخالف با نظرات او فکر میکنند و آنها بهترین منبع برای افشای حقیقتاند.»
او تقریباً همه کار انجام داد. ایدههای مفصل و بلندپروازانهای داشت. از خبرنگاران دنیا، برنامهسازان تلویزیونی دنیا، سیاستمداران، یا بعضی از مسائل خاص سیاست و فرهنگ امریکایی اطلاعاتی داشت که برای خیلی از اهالی فرهنگ و هنر، حالت تبیین و روشنگری داشت. شاید مشکل نادر طالبزاده این بود که خیلی از کارها را بلد بود و این «خیلی بلد بودن» باعث شد دشمنانِ آشکار و پنهان زیادی داشته باشد. او سرانجام در 68 سالگی و در نهم اردیبهشت 1401 در کنار دوست شهیدش سید مرتضی آوینی، برای همیشه آرام گرفت.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: امام خمینی ره مستند رسانه ملی سینمای ایران تلویزیون نادر طالب زاده نادر طالب زاده انقلاب اسلامی طالب زاده طالب زاده مرتضی آوینی شهید آوینی آن زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۵۹۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | ماجرای خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنیدند
265 215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900196